started

تلفظ:  US [stɑrt] UK [stɑː(r)t]
  • v.شروع; ایالات متحده شروع; تاسیس;
  • n.شروع; شروع; شروع; شروع
  • abbr.(=
  • Webشروع; شروع; آغاز شده
close (down) phase out shut (up)
v.
1.
شروع به اتفاق می افتد یا می گیرد; استفاده مورد تغییر, جنبش, روند, و غیره.
2.
استفاده برای گفتن کسی را برای انجام کاری آغاز می شود. برای شروع یک کار جدید حرفه ای یا دوره آموزش; مدت زمان این است که در یک راه خاص آغاز; در چیزی در ابتدا نقش داشته باشد
3.
برای شروع سفر; به حرکت در یک جهت خاص
4.
برای صحبت کردن در مورد پایان نزدیکترین و یا لبه از چیزی استفاده می شود; مورد استفاده برای صحبت کردن در مورد قیمت پایین و یا شماره
5.
به علت چیزی یا شخص اول برای انجام کاری شود. به کسی برای انجام کاری می شود; به کسب و کار، سازمان و یا پروژه به وجود می آورد.
6.
برای تعویض ماشین یا موتور به ویژه موتور خودرو روشن شود و شروع به کار
7.
شروع به شکایت و یا عصبانی درباره چیزی
8.
به طور ناگهانی حرکت می کند چون شما ترس یا چیزی شگفت زده
n.
1.
آغاز یک دوره از زمان; آغاز فیلم، داستان، نمایش، و غیره.
2.
راه که کسی آغاز می شود مدت زمان و یا فعالیت
3.
آغاز سفر
4.
لحظه ای که مسابقه آغاز می شود; محل که در آن مسابقه آغاز می شود; مناسبت زمانی که ورزشی بازیکن می بخشی در بازی در آغاز; یک مزیت است که شما در یک مسابقه یا رقابت توسط آن ابتدا در موقعیت بهتری نسبت به سایرین
5.
یک تغییر بزرگ و یا فرصت های جدید در زندگی شما
6.
جنبش ناگهانی است که شما را چون شما تعجب و یا ترس
abbr.
1.
(= مذاکرات کاهش سلاح های استراتژیک)
v.
n.
abbr.
1.
(= Strategic Arms Reduction Talks)