nail

تلفظ:  US [neɪl] UK [neɪl]
  • n.ناخن; ناخن; لهستانی ناخن; ناخن
  • v.رفع; در معرض; بازداشت و محکوم است; گرفتن
  • Webمانیکور; میخکوب کردن محکم کردن; پنجه
n.
1.
قطعه اشاره کرد نازک فلزی است که شما به یک چیز به دیگری توسط هدف قرار دادن آن را با چکش
2.
بخش سخت صاف است که بیش از انتهای انگشتان دست و انگشتان پا رشد می کند
v.
1.
به یک چیز به دیگری با ناخن یا ناخن
2.
که کسی انجام داده که چیزی اشتباه است و یا غیر قانونی ثابت
3.
برای انجام کاری را در راه مناسب به ویژه در ورزش