- v.واجب; پیاده سازی; حفظ (ادعای, ادعای, و غیره)
- Webپیاده سازی; اجرای; اجرای
v. | 1. را مطمئن است که قانون یا قانون توسط مردم اطاعت است; مطمئن شوید که چیزی اتفاق می افتد یا انجام می شود |
- The temptations to do ill are multiplied and enforced.
منبع: S. Johnson
-
تنظیم مجدد کلمه انگلیسی: enforcing
-
در enforcing کلمات جدید با اضافه کردن یک حرف در ابتدا یا انتهای تشکیل شده بر اساس
r - conferring
- enforcing با بیش از هفت نامه حاوی کلمات انگلیسی : هیچ نتیجه ای
- لیست تمام کلمات انگلیسی کلمات انگلیسی شروع با enforcing, کلمات انگلیسی است که شامل enforcing یا کلمات انگلیسی با enforcing
- با همان ترتیب کلمات انگلیسی است که تشکیل شده توسط هر بخش از : e en nf f for forcing or orc orcin r ci in g
- در enforcing تمام کلمات انگلیسی با یک حرف تغییر شکل گرفته بر اساس
- ایجاد کلمات انگلیسی جدید با همان جفت نامه: en nf fo or rc ci in ng
- پیدا کردن کلمات انگلیسی با enforcing شروع با حرف بعدی
-
کلمات انگلیسی شروع با enforcing :
enforcing -
کلمات انگلیسی است که شامل enforcing :
enforcing -
کلمات انگلیسی با enforcing :
enforcing