administer

تلفظ:  US [ədˈmɪnɪstər] UK [ədˈmɪnɪstə(r)]
  • v.پیاده سازی; مدیریت (شرکت، سازمان، موسسه، و غیره)؛ اداره امور (کشور)؛ منظور از
  • Webدادن; پیاده سازی; مسئول
allocate apportion deal (out) dispense distribute dole out hand out mete (out) parcel (out) portion prorate
v.
1.
به مسئول برای مدیریت شرکت، سازمان یا نهاد؛ به مسئول ساخت خاصی که چیزی را بر اساس قوانین انجام می شود
2.
به کسی به مواد مخدر یا درمان پزشکی; کسی را به مجازات