swallowed

تلفظ:  US [ˈswɑloʊ] UK [ˈswɒləʊ]
  • v.فرو برد; ساده لوح; غرق; حلق
  • n.بلع; "پرنده" فرو برد; فرو برد; مری
  • Webاگر بلعیده؛ فرو برد; بلعیده
n.
1.
پرنده کوچک است که دم دو نقطه مانند چنگال
2.
جنبش در گلو که باعث می شود غذا یا نوشیدنی به پایین در شکم خود
v.
1.
به مواد غذایی یا نوشیدنی از دهان شما را از طریق خود حلق و به معده شما برود; اگر شما به بلع مواد غذایی را به جنبش در گلو
2.
به باور چیزی است که درست باشد بعید است