owed

تلفظ:  US [oʊ] UK [əʊ]
  • v.،... (افتخاری) مدیون; پرداخت تعهدات [بازپرداخت]
  • WebArrears بدهکار; پرداخت
v.
1.
اگر شما به کسی مدیون پول، شما باید به آنها یک مقدار خاص از پول چون چیزی از آنها خریداری شده و یا پول از آنها وام گرفته اند. پول است که شما مجبور به نام بدهی
2.
فکر می کنم شما باید کسی را در راه خاص درمان; پدربزرگ که دارید باید در مورد کسی که استفاده می شود; مورد استفاده در مورد چیزهایی که شما باید به کسی می گویند; مورد استفاده در مورد چیزهایی که شما باید به کسی بدهد
3.
به دلیل روشی که آنها باید به شما کمک کرد به کسی احساس
4.
به چیزی فقط به این دلیل است کسی یا چیزی شما را با کمک کرده است