stuck

تلفظ:  US [stʌk] UK [stʌk]
  • adj.بودن... خفه شو؛ در... من نه می تواند حرکت; ... گیر; از دست دادن
  • v.گذشته ساده و صفت از چوب
  • Webگیر; وحشت حادثه; چوب
adj.
1.
گرفتار و یا برگزار شد که حرکت نمی تواند در یک موقعیت
2.
قادر به حل مشکل و ادامه کار
3.
< غیر رسمی > در یک وضعیت که شما دوست دارید اما اجتناب
4.
مجبور به استفاده از, و یا مقابله با کسی یا چیزی است که شما نمی خواهید
v.
1.
گذشته ساده و صفت از چوب
اروپا >> آلمان >> گیر
Europe >> Germany >> Stuck