keying

تلفظ:  US [ki] UK [kiː]
  • v.کلید زنی؛ قفل; پلاگین (بولت) (در در); "موسیقی" برای تنظیم... لحن
  • n.صخره های کلیدی; روش; صفحه کلید (ماشین تحریر)
  • adj.عمده; عالی
  • WebChromakey; کلید زنی اثرات; کلید
n.
1.
یک تکه کوچک فلز استفاده می شود برای باز یا قفل درب or ظرف و یا برای شروع موتور خودرو
2.
چیزی که بیشتر برای کمک به شما برای رسیدن به چیزی را انجام دهد
3.
یکی از قطعات است که شما را در صفحه کلید فشار دهید برای اینکه تولید حروف، اعداد، و غیره.; یکی از بخشهایی که شما در ساز آن تولید برای تلفن های موبایل را فشار دهید
4.
مجموعه های موسیقی است که براساس یک توجه خاص
5.
فهرست علائم و مفهوم آنها، به عنوان مثال لیست نشانه های استفاده شده در نقشه، طراحی، و غیره.; پاسخ به سوالات در آزمون یا در کتاب فهرست
v.
1.
برای قرار دادن اطلاعات به رایانه یا دیگر دستگاه های الکترونیکی با استفاده از کلید و یا صفحه کلید
adj.
1.
بسیار مهم است