clamping

تلفظ:  US [klæmp] UK [klæmp]
  • n.صفحه "ماشین" انبردست; "ساخت اسپلینت"; گیره "کشتی"
  • v.(انبرک) بستن (با کارت گرد) قفل (نقض مقررات ماشین پارکینگ)
  • Webبستن و بستن و مکیده
v.
1.
برای قرار دادن یا چیزی محکم نگه دارید در موقعیت. اگر چیزی به اطراف یا چیز دیگری که در بست، آن خود وجود بصورتی پایدار و محکم متصل
2.
به دو چیز با هم با استفاده از گیره
3.
برای قرار دادن یک قطعه از تجهیزات در چرخ ماشین برای جلوگیری از آن از آنجا که آن را به طور غیرقانونی پارک شده منتقل شده
n.
1.
ابزار مورد استفاده برای برگزاری و یا دو چیز با هم محکم بست
2.
بوت دنور