trolling

تلفظ:  US [troʊl] UK [trɒl]
  • n.ترول و چرخاندن; مورد; ماهیگیری حلقه
  • v.گلوریا Patri، (کار) با صدای دلنشین آواز [گفت]، (چرخش ترول)
  • Webچرخش فریب روش چرخش و چرخش
comb dig (through) dredge hunt (through) rake ransack rifle rummage scour sort (through) search
n.
1.
موجودی بسیار زشت در قصه های قدیمی اسکاندیناوی است که در غار زندگی می کند و یا بسیار کوچک یا بسیار بلند است
2.
زشت یا ناخوشایند شخص
3.
کسی که عمدا بی ادب یا مزاحم پیام به گروه بحث و گفتگو در اینترنت ارسال می کند
v.
1.
سعی کنید به گرفتن ماهی با استفاده از خط ماهیگیری گره خورده به پشت قایق
2.
به جایی در راه آرام راه رفتن