transmitting

تلفظ:  US [trænzˈmɪt] UK [trænz'mɪt]
  • v.انتقال; پیام (سفارشات); انتقال صدا; تنظیم "بی سیم"
  • Webعبور; در انتقال; راه اندازی
v.
1.
برای ارسال سیگنال های الکترونیکی مانند سیگنال های رادیویی یا تلویزیون
2.
گسترش بیماری از یک نفر به دیگری
3.
به اطلاعات و عقاید یا رفتار به دیگران منتقل می کند
4.
اگر ماده انتقال نور، صدا، یا انرژی، نور، صدا، یا انرژی از طریق آن منتقل می کند