smallest

تلفظ:  US [smɔl] UK [smɔːl]
  • adj.(ابعاد مقدار درجه، و غیره) کوچک کوچک (مانند); جوان
  • adv.کمی کوچک
  • n.کمر; تکه های کوچک از لباس (به خصوص undergarments)
  • Webکوچکترین کوچکترین; خوب
adj.
1.
نه بزرگ در اندازه و مقدار یا تعداد
2.
نه بسیار مهم و یا سخت. محدود
3.
ارزش زیادی پول یا نه پول زیادی را که شامل
4.
کودکان بسیار جوان هستند
5.
حروف کوچک نوشته شده است که با استفاده از فرم کوچک نامه، به عنوان مثال "ای،" "ب،" "ج،" و غیره...
6.
صدای کوچک یا صدای آرام است
n.
1.
همان 小商品; 〔英口〕小件洗濯物; 〔英牛津大学〕〔 پيروى 〕 responsions. () بزرگ و کوچک ()
adj.
5.
small letters are written using the small form of the letter, for example  a”  b”  c” etc. 
n.
1.
Same as 小商品〔英口〕小件洗濯物〔英牛津大学〕〔 pl〕 responsions. ( the) great and ( the) small