- n.تو که Xu; تصویب; پروانه عبور
- Webاعتراف; مجوز; من به نفع
n. | 1. حق انجام کاری که به شما داده شده توسط کسی که در مقام |
- I have..been granted permission to call Miss Fellowes by her Christian name.
منبع: I. Compton - The article is published by permission of the Director of the Physics and Engineering Laboratory.
منبع: Physics Bulletin - Jones had been forced to apologise for absenting himself from duty without permission.
منبع: V. Brome
-
تنظیم مجدد کلمه انگلیسی: permission
impression -
در permission کلمات جدید با اضافه کردن یک حرف در ابتدا یا انتهای تشکیل شده بر اساس
a - parsimonies
s - impressions
- permission با بیش از هفت نامه حاوی کلمات انگلیسی : هیچ نتیجه ای
- لیست تمام کلمات انگلیسی کلمات انگلیسی شروع با permission, کلمات انگلیسی است که شامل permission یا کلمات انگلیسی با permission
- با همان ترتیب کلمات انگلیسی است که تشکیل شده توسط هر بخش از : p pe per perm e er erm r m mi mis miss mission is iss s s si io ion on
- در permission تمام کلمات انگلیسی با یک حرف تغییر شکل گرفته بر اساس
- ایجاد کلمات انگلیسی جدید با همان جفت نامه: pe er rm mi is ss si io on
- پیدا کردن کلمات انگلیسی با permission شروع با حرف بعدی
-
کلمات انگلیسی شروع با permission :
permission permissions -
کلمات انگلیسی است که شامل permission :
permission permissions -
کلمات انگلیسی با permission :
permission