panicked

تلفظ:  US [ˈpænɪk] UK ['pænɪk]
  • n.وحشت; «خلاصه رئیس مزرعه»; ارزن; وحشت "تجاری" (بخش مالی)
  • adj.هراس (ترس) بدون هیچ دلیل; بیش از حد; پان
  • v.وحشت زنگ; spick وحشی "بازی"
  • Webوحشت; سردرگمی; وحشت
n.
1.
احساس ناگهانی قوی ترس یا نگرانی است که شما را قادر به فکر می کنم به وضوح و یا به آرامی می سازد
2.
یک وضعیت که در آن بسیاری از مردم به انجام یا دریافت چیزی وحشت زده و یا نگران هستند زیرا hurrying است; درباره چیزهایی است که مردم آنها را وحشت زده و یا نگران هستند استفاده می شود
v.
1.
به ناگهانی قوی احساس ترس یا نگرانی و قادر به فکر می کنم به وضوح و یا به آرامی یا تصمیم می گیرید چه باید بکنید. کسی را به احساس بزرگ ترس یا نگرانی که آنها نمی تواند فکر می کنم واضح یا تصمیم می گیرید چه باید بکنید