overall

تلفظ:  US [ˈoʊvərˌɔl] UK [ˈəʊvərˌɔːl]
  • adv.همه کل کل؛ و بزرگ
  • n.کت smock; jumpsuits قطعه سازی و لباس
  • adj.کلی جامع و یکپارچه،
  • Webهمه; لباس; کلی
n.
1.
قطعه لباس شامل شلوار و بخش پوشش قفسه سینه خود را متصل به بند است که بر شانه های خود را متناسب.
2.
coveralls
3.
نشان نور فرسوده بیش از لباس های خود را به محافظت از آنها را هنگامی که شما در حال کار
adj.
1.
با توجه به چیزی که تمام نه از جزئیات آن و یا جنبه های مختلف آن
2.
همه چیز از جمله
adv.
1.
زمانی که همه چیز در نظر گرفته است
2.
وقتی همه چیز شمارش است یا شامل