observe

تلفظ:  US [əbˈzɜrv] UK [əbˈzɜː(r)v]
  • v.مشاهده; ببینید; جشن; مانیتور
  • Webانطباق; یادداشت ها; مشاهده
defy disobey rebel (against)
adhere (to) comply (with) conform (to) follow goose-step (to) mind obey
v.
1.
متوجه کسی انجام کاری یا متوجه چیزی اتفاق می افتد. به تماشا و یا مطالعه کسی و یا چیزی با مراقبت و توجه به منظور کشف چیزی
2.
به قبول و اطاعت چیزی مانند یک قانون و یا توافق; قبول و انجام آداب و رسوم با خاص روز جشنواره یا رویداد
3.
به نظر نوشتاری یا گفتاری درباره کسی یا چیزی