obscured

تلفظ:  US [əbˈskjʊr] UK [əbˈskjʊə(r)]
  • v.VT (سیاه) سیاه و سفید پوشش; بسیار دشوار به درک; مخلوط
  • adj.سیاه (شب); شب؛ تار; روشن نیست
  • n.مبهم و مه آلود; شب
  • Webپنهان فازی روشن بود
adj.
1.
مورد در دست نیست و یا شناخته شده نیست
2.
به وضوح بیان شده یا نه آسان به درک
v.
1.
به چیزی دشوار است به درک
2.
به چیزی که دیده نمی شود