intermeshed

تلفظ:  US ['ɪntɜrmɛʃt] UK ['ɪntɜ:rmeʃt]
  • n.همکاری با یکدیگر; Meshing
  • v.Intermesh; هم آمیخته
  • WebIntermesh; بسته; صفحه نمایش متوسط
v.
1.
به شرکت یا مش با یکدیگر و یا چیزی مانند دندان ها برای انجام این کار باعث