- v.بازداشت; زندانی کردن در زندان; اسارت
- Webحبس
v. | 1. به ش. در زندان و یا مکانی و اجازه نمی دهد آنها استفاده می شود، معمولا در فرم غیر فعال2. به ش. احساس می کنید که آنها در یک مکان یا وضعیت است که آنها نمی تواند فرار از نگهداری می |
- A desperate thing imprisoned in this box of thin wood.
منبع: G. K. Chesterton - She was imprisoned for her political activities and for her advocacy of birth control.
منبع: V. Glendinning - The inscrutable child who appears..both excluded and imprisoned, locked out and locked in.
منبع: Karl Miller - I..am as imprisoned by my time as you were by yours.
منبع: P. Lively
-
تنظیم مجدد کلمه انگلیسی: imprisoning
- اضافه کردن یک حرف جدید کلمات انگلیسی فرم نیست.
- imprisoning با بیش از هفت نامه حاوی کلمات انگلیسی : هیچ نتیجه ای
- لیست تمام کلمات انگلیسی کلمات انگلیسی شروع با imprisoning, کلمات انگلیسی است که شامل imprisoning یا کلمات انگلیسی با imprisoning
- با همان ترتیب کلمات انگلیسی است که تشکیل شده توسط هر بخش از : imp m p prison r is iso s so son soni on nin in g
- در imprisoning تمام کلمات انگلیسی با یک حرف تغییر شکل گرفته بر اساس
- ایجاد کلمات انگلیسی جدید با همان جفت نامه: im mp pr ri is so on ni in ng
- پیدا کردن کلمات انگلیسی با imprisoning شروع با حرف بعدی
-
کلمات انگلیسی شروع با imprisoning :
imprisoning -
کلمات انگلیسی است که شامل imprisoning :
imprisoning reimprisoning -
کلمات انگلیسی با imprisoning :
imprisoning reimprisoning