glitters

تلفظ:  US [ˈɡlɪtər] UK [ˈɡlɪtə(r)]
  • v.درخشان; gaudy
  • n.نور چیز کمی براق
  • Webفلش; فلش; پوششهای تزئینی
n.
1.
هیجان انگیز و جذاب کیفیت چیزی است که اغلب چیزی است که هیچ ارزش واقعی
2.
قطعات بسیار کوچک براق فلزی یا پلاستیکی که شما چوب کارها آنها را درخشش و نگاه جذاب
3.
بسیاری از فلاش های کوچک نور
4.
نگاه در چشم خود را نشان می دهد احساسات قوی مانند خشم
v.
1.
به درخشش با بسیاری از کوچک فلاش های سریع نور
2.
اگر چشم خود را زرق و برق, آنها نشان دادن احساسات قوی مانند خشم