foraged

تلفظ:  US [ˈfɔrɪdʒ] UK [ˈfɒrɪdʒ]
  • n.سيلو; چمن; طیور; جستجوی طیور [لازم]
  • v.جستجو برای طیور [لازم]; (m) می خورد چمن، (کهنه) زده; سرقت
  • Webغذا؛ مواد غذایی; جستجو
n.
1.
مواد غذایی برای حیوانات به ویژه محصولات رشد خوراک اسب و گاو و دیگر حیوانات
2.
جستجو و یا فرایند جستجو برای چیزی به خصوص جستجو برای مواد غذایی و لوازم و یا جستجو در میان مجموعه ای متنوع از چیزهایی
3.
حمله انجام شده توسط سربازان به خصوص به مواد غذایی یا لوازم
v.
1.
برای رفتن از جایی به جای دنبال مواد غذایی و تجهیزات
2.
به حمله محل به خصوص برای مواد غذایی یا لوازم
3.
برای شرکت در یک جستجوی
4.
به دست آوردن چیزی به خصوص مواد غذایی، محل جستجو یا rummaging
5.
به علوفه برای اسب، گاو و یا سایر حیوانات
6.
استفاده از دستان خود را برای جستجو در داخل چیزی مثلا در جیب یا کیف