floated

تلفظ:  US [floʊt] UK [fləʊt]
  • n.شناور; "پس از" نوسانات (ارز); شناور; duckweed
  • v.، شناور نوسانات (ارز); بی اراده کار کردن; جریان (یادداشت)
  • Webشناور; مایع شناور ژیروسکوپ; شناور
v.
1.
به استراحت و یا حرکت به آرامی بر روی سطح مایع و نه نزول. به جای چیزی یا به این حرکت بر روی سطح مایع
2.
سبک تر از هوا باشد و به آرامی از طریق آن حرکت می کند
3.
اگر صدا و یا بوی جایی شناور، طوری که می توان آن را شنیده یا بوی در مکان های مختلف آن از طریق هوا انتقال می دهد
4.
به حرکت در یک راه بسیار نرم و مطبوع
5.
به پیشنهاد ایده برای مردم را در نظر بگیرید برای دیدن چگونه آنها واکنش نشان می دهند
6.
چیزی مانند شناور ایده اگر موفق یا پذیرفته شده است
7.
رفتار در راه است که نشان می دهد طرح روشن برای چه می خواهید انجام دهید ندارید
8.
برای شروع به فروش شرکت ' ثانیه سهام در بازار بورس
9.
اگر دولت ارز خود را شناور، ارزش خود را مجاز به تغییر رابطه با ارزهای دیگر
n.
1.
وسیله نقلیه بزرگ تزئین شده و رانده شده به عنوان بخشی از رژه
2.
نوشابه با بستنی شناور در آن
3.
اولین بار است که یک شرکت به فروش سهام خود در بازار سهام
4.
یک شی در ماهیگیری که شناور در آب استفاده می شود; یک شی است که بر روی آب شناور و بدن شما را حمایت می کند
5.
مقدار اضافی کمی پول در سکه ها و یادداشت ها زمانی که آنها چیزی را خرید که مشتریان داده می تواند تغییر توسط فروشگاه نگه داشته