exploding

تلفظ:  US [ɪkˈsploʊd] UK [ɪkˈspləʊd]
  • v.انفجار; انفجار; شیوع; شکستن
  • Webانفجار; انفجار; مواد منفجره
v.
1.
به پشت سر هم با بسیاری از زور و سر و صدا با صدای بلند; پشت سر هم چیزی را را با تعداد زیادی از نیروی و سر و صدا با صدای بلند; به سر و صدا با صدای بلند ناگهانی
2.
برای بیان احساسات قوی وجه ناگهانی و پر سر و صدا و خشونت آمیز اغلب
3.
برای افزایش زیادی در اندازه، مقدار و یا اهمیت بیش از یک دوره بسیار کوتاه از زمان
4.
برای اثبات این که داستان یا نظریه که به اعتقاد بسیاری از مردم در واقع غلط است
5.
به سرعت حرکت می کند; به سرعت به حالت جدید تغییر دهید