exchanges

تلفظ:  US [ɪksˈtʃeɪndʒ] UK [ɪks'tʃeɪndʒ]
  • n.تبادل; تبادل; طرف را تغییر دهید; تبادل
  • v.تبادل; طرف را تغییر دهید; تبادل; (در یک چیز با دیگری) تبادل
  • Webمبادلات دانشگاهی; بازار; مبادلات بین المللی
back-and-forth barter commutation dicker quid pro quo swap trade trade-off truck
v.
1.
به کسی چیزی در ازای چیزی است که آنها به شما بدهد
2.
اگر فروشگاه چیزی است که شما خریداری وجود مبادلات, آن اجازه می دهد شما برای تغییر آن را برای چیزی از نوع مشابه و یا ارزش، به عنوان مثال از آنجا که آسیب دیده است
3.
چیزی را به کسی می گویند و سپس به حرفهای آنها گوش; به کسی که به تو نگاه نگاه; برای انجام کاری برای کسی انجام همان چیزی به شما
4.
پول را از پول یک کشور به پول به کشور دیگر تغییر
n.
1.
یک وضعیت که در آن یک نفر یک نفر دیگر به چیزی می دهد و چیز دیگری از نوع مشابه و یا ارزش در عوض دریافت; یک وضعیت که در آن مردم یکدیگر اطلاعات بدهند و یا بحث در مورد ایده ها و نظرات خود را; یک وضعیت که در آن کسی در یک نفر دیگر و نفر دیگر شاخه به شاخه های
2.
مکالمه عصبانی
3.
عمل تغییر پول یک کشور به پول یک کشور دیگر
4.
ترتیبی که در آن افراد یا گروه هایی از کشورهای مختلف یکدیگر شده یا انجام هر یک از دیگر مشاغل, به عنوان مثال به منظور مطالعه زبان یک کشور دیگر و یا بهبود روابط
5.
محل مرکزی که در آن کالا از نوع خاص خریداری فروخته شده و دارد; محل مرکزی که در آن مکالمات تلفنی دریافت و متصل به خطوط دیگر
na.
1.
نوع نرخ ارز
v.
n.
na.