arrangement

تلفظ:  US [əˈreɪndʒmənt] UK [ə'reɪndʒmənt]
  • n.ترتیبات; طرح; اتمام; ترتیب
  • Webتنظیم; پیکربندی; آماده سازی
plan blueprint design game game plan ground plan master plan program project road map scheme strategy system
n.
1.
راه از سازماندهی کارها که مشکلات حل شده و یا اجتناب شود; برنامه های عملی برای مدیریت اطلاعات یک رویداد است که شامل بسیاری از مردم
2.
توافق و یا طرح است که شما را با شخص دیگری را
3.
مجموعه ای از چیزهایی است که مرتب به نگاه جذاب; راه چیزهایی در یک سفارش خاص و یا الگوی مرتب شده اند
4.
قطعه موسیقی است که برای نوع خاصی از صدا یا ساز تغییر کرده است