estranging

تلفظ:  US [ɪˈstreɪndʒɪŋ] UK [ɪˈstreɪndʒɪŋ]
  • v.جدائى; تقسیم; انزوا; چپ (مورد استفاده برای محیط زیست)
  • Webمردم و جوامع به تر خود بیگانه تبدیل شده; بیگانگی تغییر; زنگ زده
v.
1.
به علت کسی برای جلوگیری از احساس دوستانه یا محبت به سمت کسی دیگری یا دلسوز نسبت به سنت و باورهای