estranged

تلفظ:  US [ɪˈstreɪndʒd] UK [ɪ'streɪndʒd]
  • adj.جدایی (زوج); (و دوستان) estranged; بیگانگی
  • v.Estrange زمان گذشته و صفت
  • Webاختلاف; راه های بیگانه; غیر از
adj.
1.
دیگر زندگی با شریک زندگی خود estranged همسرش و یا زن است
2.
نه دیدن دوستان یا بستگان اغلب، به ویژه به دلیل داشتن مبارزه با آنها
3.
احساس که شما به یک گروه یا جامعه تعلق ندارند
v.
1.
گذشته ساده و صفت از estrange