embedding

تلفظ:  US [ɪmˈbed] UK [ɪm'bed]
  • v.جاسازی شده; پروتز سینه "پزشکان"; گیاه; عمق (در حافظه)
  • Webکدهای جاسازی; کدهای جاسازی; کدهای جاسازی
v.
1.
برای رفع چیزی را بصورتی پایدار و محکم در سطح یا شیء
2.
چیزی ثابت و بخش مهمی از چیز دیگری را به
3.
به تصاویر و صدا یا رایانه نرم افزار قسمت های دیگر نرم افزار
4.
اگر خبرنگار عکاس، و غیره. با ارتش تعبیه شده، آنها را با آن سفر و گزارش در مورد آنچه اتفاق می افتد به آن