dulling

تلفظ:  US [dʌl] UK [dʌl]
  • adj.شل کردن (بازار); (بحث یکنواخت); dim-witted; ناخوشایند
  • v.(درد)، کاهش... بلانت; غم انگیز است; کسل کننده را
  • Webبلانت; انقراض; از دست دادن براق
adj.
1.
خسته کننده و یا جالب
2.
نه روشن یا زرق و برق دار. اگر آب و هوا کسل کننده است، وجود دارد بسیاری از ابرها و تاریک است
3.
قادر به درک و یا واکنش نشان می دهند به آنچه اتفاق می افتد
4.
درد کسل کننده بسیار قوی است اما همچنان برای مدت طولانی
5.
صدای کسل کننده کم و بسیار روشن است
6.
نه هوشمند
7.
تیغه کسل کننده تیز است
8.
اگر کسب و کار و یا تجارت کسل کننده است، آن است که هنوز مشغول است
v.
1.
به احساس ضعیف تر
2.
کسی را ' s ذهن آهسته تر یا کمتر قادر به درک، فکر می کنم، بشنود، و غیره.
3.
صدا ضعیف تر یا کمتر روشن را