dismember

تلفظ:  US [dɪsˈmembər] UK [dɪsˈmembə(r)]
  • v.مثله شده; حک; تقسیم بندی بدن
  • Webسقوط; قطع عضو شخصیتهای; تفکیک بخش
v.
1.
به جلو بدن کسی به قطعات یا برش
2.
که دیگر می تواند همچنان به وجود داشته باشد موفق شود و یا برای از بین بردن بخش مهمی از کشور، سازمان یا سیستم