clustering

تلفظ:  US [ˈklʌstər] UK [ˈklʌstə(r)]
  • n.خوشه; خوشه; (انگور)؛ (گل)
  • v.گروه (باعث); خوشه ()؛ تمرکز; اطراف خوشه
  • Webخوشه بندی; خوشه; خوشه
n.
1.
گروه کوچکی از مردم یا چیزهایی که از نزدیک با هم بسته بندی شده
2.
گروه کهکشان و ستاره است که gravitationally در فضای تعامل و به ناظر بر روی زمین به هم نزدیک به نظر می رسد
3.
گروه consonants متوالی در هجا همان
4.
زیر مجموعه معني در جمعیت مورد استفاده در نمونه گیری
5.
وتر متشکل از سه یا بیشتر از یادداشت ها با فاصله semitone از هم جدا
6.
در ایالات متحده ارتش طراحی فلزی کوچک نشان می دهد که مدال قبل از به شخص اعطا شده است
7.
گروه بمب با هم کاهش یافته است
8.
واحد اصلی از معادن در میدان مین گذاری استفاده می شود
9.
شبکه رایانه های تحت کنترل کامپیوتر بزرگتر و قوی تر
10.
مجموعه ای از وقایع از همان نوع، به عنوان مثال موارد بیماری، که همه در همان محل و یا در اطراف همان زمان اتفاق
v.
1.
چیزی به جمع آوری و یا تشکیل گروه های کوچک