whitewashing

تلفظ:  US [ˈhwaɪtˌwɑʃ] UK [ˈwaɪtˌwɒʃ]
  • v.رنگ; پوشش; () تیم دیگر است صفر امتیاز; سفید
  • n.پنهان کردن خطا; سفید; کپک پودری; رنگ سفید
  • Webابزار قلم مو; لباسشویی سفید
v.
1.
سعی کنید برای جلوگیری مردم از کشف حقایق واقعی در مورد چیزی، کسی که در مقام جلوگیری از بودن مورد انتقاد قرار داد
2.
به دیوار رنگ و یا سفید سفید کاری با استفاده از ساختمان
3.
به یک بازی برنده به راحتی است که بازیکن های دیگر و یا تیم نیست هر امتیاز
n.
1.
تلاش برای متوقف کردن مردم از کشف حقایق واقعی در مورد چیزی، کسی که در مقام جلوگیری از بودن مورد انتقاد قرار داد
2.
ماده مورد استفاده برای دیوار نقاشی و یا ساختمان سفید
3.
مناسبت زمانی که یک بازیکن و یا تیم به راحتی که فرد یا تیم دیگر نه هر امتیاز برنده خواهد شد