whited

تلفظ:  US [hwaɪt] UK [waɪt]
  • adj.بی گناه، خوب; عدالت؛ بی ضرر
  • n.سفید; سفید; "نام خانوادگی" سفید; گندم نان
  • Webو سفید; اژدها سفید; نام
adj.
1.
چیزی است که سفید شده است همان رنگ به عنوان شیر و یا برف. اگر چیزی شبیه به این رنگ است، شما می توان گفت آن است که رنگ سفید
2.
یک فرد سفید متعلق به نژاد مردم با پوست رنگ پریده. مربوط به مردم و یا متشکل از افراد سفید
3.
بسیار کم رنگ در صورت چون شما وحشت زده و عصبانی یا بیمار
4.
شراب سفید رنگ زرد است. شراب است که رنگ تیره متمایل به رنگ ارغوانی است به نام شراب قرمز.; چای سفید یا قهوه شیر این است که در آن; آرد از دانه است که تا به حال قسمت بیرونی ساخته شده است برداشته. نان سفید نان با آرد سفید ساخته شده است.
5.
کاملا منصفانه یا صادق
n.
1.
رنگ شیر یا برف
2.
کسی که متعلق به نژاد مردم با پوست رنگ پریده
3.
بخش روشن داخل تخم مرغ است که بخشی yolkthe زرد را احاطه کرده
4.
شراب سفید
5.
در برخی از بازی تخته, کسی که با استفاده از تکه های سفید
6.
پوشیدن لباس های ویژه سفید است که اغلب مردم برای ورزش مانند تنیس