smoothed

تلفظ:  US [smuð] UK [smuːð]
  • adj.مسلط; دلپذیر (برای تلفن های موبایل، زنگ، و غیره)؛ صاف (کسب و کار)
  • n.درمان; زیبایی ساده; مراتع; سکه
  • v.شناور های; تسلط; حذف آسان می سازد (مانع)
  • adv.با "هموار. پوست صاف"
  • Webصاف صاف; صاف
adj.
1.
کاملا با مناطق خشن و یا توده
2.
سوار صاف در خودرو لرزش یا شما را بترساند. جنبش صاف آسان و كنترل شده است
3.
نوشیدنی های صاف و یا عطر و طعم بسیار قوی و تلخ نیست و طعم خوب
4.
هیچ مشکل مشکلات و یا تاخیر
5.
آرام و با اعتماد به نفس در راه است که معمولا مردم برای انجام کارهای persuades. این عبارت نشان می دهد که شما امثال این اعتماد
6.
عضله صاف است نوع عضله است که شما در دیوارهای اندام مانند معده روده و یا عروق خونی
adv.
1.
همان به عنوان هموار. پوست صاف
v.
1.
به دست خود را حرکت در سراسر سطح چیزی؛ تا آن را صاف و حتی به سطح کاری به آن منزل و حتی شن و ماسه
2.
به دقت ماده بیش از یک سطح پخش