savaging

تلفظ:  US [ˈsævɪdʒ] UK ['sævɪdʒ]
  • adj.وحشی صفت بی رحمانه; خشن; قوی
  • n.وحشی; مرد بی رحمانه مردان خشن; اسلاميست
  • v.(اسب، سگ) گزش [پا]; جریان
  • Webدنيائي; وحشی وحشی
adj.
1.
بی رحمانه و ناخوشایند یا خشونت آمیز. حیوانات وحشی به شما حمله است
2.
بسیار شدید
3.
منطقه وحشی زمین ندارند بر روی آن و خیلی سرد به نظر می رسد
4.
کسی یا چیزی بسیار انتقاد
5.
توهین راه در توصیف به کسی یا چیزی از یک فرهنگ است که به جستجوی پیشرفته می شود در نظر گرفته شده است. این در حال حاضر توهین آمیز در نظر گرفته است.
n.
1.
کسی که بی رحمانه و خشونت آمیز است
2.
کلمه توهین برای کسی که از یک فرهنگ است که به جستجوی پیشرفته می شود در نظر گرفته شده است. این در حال حاضر توهین آمیز در نظر گرفته است.
v.
1.
به شدت انتقاد کسی یا چیزی
2.
اگر یک حیوان کسی savages، آن حملات آنها و زخمی یا آنها را می کشد
  • The honesty..of savage and uncivilised peoples.
    منبع: H. Arendt
  • Epstein's work was..savaged for its 'debased Indo-Chinese style'.
    منبع: R. Berthoud