reaming

تلفظ:  US [rim] UK [riːm]
  • v.(دیلم)، پیچ (کالیبر تفنگ) و به (مانند روده گلوله)
  • n.(مقاله)؛ بسیاری از کاغذ [نوشته]; بریتانیا خامه
  • Webلولا سوراخ reaming روند; reaming
n.
1.
مقدار زیادی از چیزی
2.
500 قطعه کاغذ
v.
1.
به فریب دادن کسی
2.
کسی که شدت انتقاد
3.
به یک سوراخ در چیزی با استفاده از ابزار ویژه
4.
به فشار آب از پرتقال و غیره. با استفاده از یک ظرف کوچک با مرکز مطرح شده نام برقو