piggier

تلفظ:  US [ˈpɪɡi] UK ['pɪɡi]
  • adj.گراز; حرص و طمع; کثیف
  • n.خوک؛ اذیت کردن پسر
  • Webخوک و piggy; پگی
n.
1.
خوک. این کلمه عمدتا توسط کودکان و یا هنگامی که صحبت کردن با کودکان استفاده می شود.
2.
پا. این کلمه توسط کودکان و یا هنگام صحبت با کودکان استفاده می شود.
adj.
1.
کسی که piggy حد می خورد
2.
چشم piggy کوچک و نه جذاب هستند