officials

تلفظ:  US [əˈfɪʃ(ə)l] UK [ə'fɪʃ(ə)l]
  • n.رسمی؛ "بدن" از داور; قضات دادگاه های مذهبی
  • adj.(از) رسمی؛ رسمی؛ خدمت به عنوان افسر سطح [عمومی]; رسمی
  • Webمقامات; مقامات ارشد; کارکنان
adj.
1.
انجام شده توسط مردم در اختیار; درباره چیزهایی که دولت تصمیم استفاده می شود; درباره اطلاعاتی که کسی در سازمان را فراهم می کند استفاده می شود. این کلمه گاهی برای نشان می دهد که اطلاعات کاملا قابل اعتماد است استفاده می شود; مورد استفاده در مورد اطلاعاتی که علنا اعلام شده است
2.
مربوط به خود کار به خصوص کار که در آن شما قدرت یا دیگران نشان دهنده
n.
1.
کسی با موقعیت مهم در سازمان