manifolding

تلفظ:  US [ˈmænɪˌfoʊld] UK [ˈmænɪˌfəʊld]
  • adj.بسیاری از; انواع; با شکل گیری بسیاری از نقاط; سرسبز
  • n.کپی; "مهندسی مکانیک" منیفولدهای; چند برابر; خوشه "ریاضی"
  • v.تکرار (تکثیر)
  • Webکپی; دستگاه های چند برابر; آبشار
adj.
1.
از بسیاری از انواع مختلف
2.
داشتن بسیاری از قطعات فرم یا برنامه های کاربردی
n.
1.
اتاق و یا لوله های با دهانه های متعددی برای دریافت و یا توزیع مایع یا گاز, ابراهيم g. مصرف و یا اگزوز منیفولدهای موتور احتراق داخلي-
2.
یک فضای توپولوژیک یا سطح رضایت بخش شرایط خاص
v.
1.
به چیزی ضرب
2.
چند نسخه از یک کتاب و یا صفحه را