lumped

تلفظ:  US [lʌmp] UK [lʌmp]
  • v.Lumping; دهان longsuffering؛ بلوک; در مجموع
  • n.قطعه; بسیاری از; تاول; ادم سفیه و احمق
  • WebLumping; اضافه کردن تمام اجزای lumped; مجموعه
v.
1.
اگر چه آنها را واقعا با هم تعلق به افراد یا چیزهایی به همان گروه
n.
1.
همان lumpfish
2.
جامد قطعه از چیزی که شکل منظم; قطعه جامد قند با شکل مربع; قطعه جامد در ماده ای است که باید صاف و یا مایع
3.
بخش کوچک سخت در یا زیر پوست شما است که ناشی از بیماری یا آسیب دیدگی
4.
کسی که تنبل یا احمق است; کسی به ویژه یک کودک، که سنگین است