kneaded

تلفظ:  US [nid] UK [niːd]
  • v.خمیر درست کردن; خرج کردن (نان، سفال) ماساژ (عضله)، قالب ()
  • Webخرج کردن طبقه آلوده
v.
1.
برای تهیه خمیر یا خاک رس با فشار دادن آن مداوم
2.
به مالش یا کسی را فشار دهید "ثانیه عضلات سخت
v.
2.
to rub or press someone’ s muscles hard