implodes

تلفظ:  US [ɪmˈploʊd] UK [ɪmˈpləʊd]
  • v.انفجار (باعث); شکستن (باعث); "زبان شناسی" ترک صوتی (صدا); Implode
  • Webانفجار بازار تبلیغات
v.
1.
به سقوط در حالى با نیروی فشار خارجی بیشتر از فشار داخلی شود، و یا چیزی به حالى باعث
2.
به رنج می برند از مجموع اقتصادی یا سیاسی e. g. مدیریت ضعیف و عجز از پرداخت دیون مالی سقوط.
3.
اگر چیزی مانند یک سازمان یا یک سیستم اقتصادی implodes آن را کاملا توسط چیزهایی است که در آن اتفاق می افتد نابود است
4.
به شکستن با خشونت و سقوط درون یا چیزی این کار را