icebreakers

تلفظ:  US [ˈaɪsˌbreɪkər] UK [ˈaɪsˌbreɪkə(r)]
  • na.یخ شکن; یخ خرد شده; اتهام (تاکسی)
  • Webشکستن یخ فعالیت؛ ایجاد یک ترفند; شکستن یخ
n.
1.
یک کشتی است که اکنون می توانید از طریق شناور یخ
2.
چیزی که می گویند یا انجام را مردم بیشتر احساس آرامش در حزب و یا دیگر رویداد اجتماعی