glints

تلفظ:  US [ɡlɪnt] UK [ɡlɪnt]
  • v.درخشش; نگاه اجمالی; جوانه زدن; فلش
  • n.فلش; داورى; روشنایی ضعیف تابیدن مختصر از قرار گرفتن در معرض تلالو (رادار)
  • Webاثرات فلش
v.
1.
به درخشش با فلاش های سریع نور
2.
اگر کسی ' ثانیه تلالو چشم آنها نشان دادن احساسات قوی مانند خشم
n.
1.
فلش سریع
2.
از احساسات قوی مانند کسی که در برنامه حضور سریع و ناگهانی ' s چشم
v.
2.
if someone’ s eyes glint, they show a strong emotion such as anger 
n.
1.
2.
a sudden quick appearance of a strong emotion such as anger in someone’ s eyes