foregrounding

تلفظ:  US [ˈfɔrˌɡraʊnd] UK [ˈfɔː(r)ˌɡraʊnd]
  • n.(تصاویر، و غیره)، پیش زمینه; "عکس" چشم انداز; موقعیت برجسته ترین
  • Webچشم انداز; برجسته; میز جلو مجموعه
n.
1.
قسمت جلوی صحنه و یا تصویر. بخشی در پشت به نام پس زمینه
v.
1.
به چیزی اهمیت بیشتری نسبت به چیز دیگری