extinguished

تلفظ:  US [ɪkˈstɪŋɡwɪʃ] UK [ɪk'stɪŋɡwɪʃ]
  • v.مبارزه; عمليات حرارتي (لامپ); لغو; سرکوب
  • Webخاموش; خاموش شود; ریشه کنی
v.
1.
به آتش یا سیگار و دست از سوختن. کلمه معمول قرار داده است; به نور درخشان را متوقف
2.
برای جلوگیری از احساس و یا ایده از ادامه وجود داشته باشد