dangled

تلفظ:  US [ˈdæŋɡ(ə)l] UK ['dæŋɡ(ə)l]
  • v.(رقصید به) قطع; حلق آویز; انتهایی قطع قطع VT (برای رقصید)
  • Webاویزان کردن; حلق آویز
v.
1.
اگر شما چیزی را اویزان یا اگر آن را dangles آن را آویزان و یا نوسانات بدون هیچ چیز متوقف کردن آن
2.
به کسی چیزی جذاب به عنوان راهی هستند آنها را به انجام کاری