committals

تلفظ:  US [kəˈmɪt(ə)l] UK [kə'mɪt(ə)l]
  • n.با «تعهد»
  • Webنرم افزار برای سفارش بخواهيد; نماینده; به انجام تعهد
n.
1.
همان تعهد
2.
روند که دادگاه رسما کسی به زندان برای محاکمه در دادگاه بالاتر ارسال می کند; روند که دادگاه رسما کسی که بیمار روانی به بيمارستان می فرستد