cleaned

تلفظ:  US [klin] UK [kliːn]
  • v.تمیز کردن; شستشو; "" تصفیه
  • adj.پاک است نه رنگ آمیزی، (سلاح های هسته ای) بدون ذرات رادیو اکتیو
  • adv.بسیار; پاک; پاک
  • Webتمیز تمیز تمیز کردن
adj.
1.
نه کثیف; نگه داشتن خود و مکان های که پاک زندگی می کنند پاک مردم و حیوانات; هوای تمیز و یا آب بدون مواد کثیف و یا خطرناک در آن است; ایجاد آلودگی بسیار تمیز ماشین آلات و فرآیندهای
2.
از هر چیزی غیر قانونی و یا اشتباه گناه; به ویژه به دلیل جنس را شامل زبان پاک یا طنز نیست مردم را اذیت; عادلانه و بر اساس قوانین انجام می شود. نه حمل هر چیزی غیر قانونی; دیگر با استفاده از مواد مخدر غیر قانونی
3.
تمیز اشکال و خطوط یا جنبش های صاف و منظم یا شسته و رفته است
4.
پاک بوی و طعم و رنگ نور و تازه است
5.
پاک تکه کاغذ چیزی بر روی آن نوشته شده ندارد; کپی تمیز سند تمام اشتباهات در آن اصلاح شده بود
adv.
1.
برای تاکید بر که چیزی اتفاق می افتد کاملا استفاده می شود
v.
1.
برای حذف خاک از چیزی
2.
حذف از خاک و گرد و غبار را در خانه یا دیگر ساختمان; برای تمیز کردن خانه یا ساختمان به عنوان یک شغل
3.
برای حذف داخل قطعات از حیوان پرنده و یا ماهی قبل از آن پخت و پز