breakout

تلفظ:  US [ˈbreɪkˌaʊt] UK [ˈbreɪkaʊt]
  • n.فرار از زندان (اغلب جمعی)
  • Webشکستن; شکستن; قدرت مطلق
n.
1.
مناسبت زمانی که فرار زندانیان از زندان
2.
ظاهر جوش در پوست شما
3.
یکی از چند گروه است که یک گروه بزرگتر از مردم را به به بحث در مورد چیزی به خصوص در کنوانسیون تقسیم شده است
4.
ظهور ناگهانی یک بیماری
adj.
1.
مربوط به موفقیت های بزرگ است که به کسی یا چیزی بسیار محبوب